"دارا"یاوَرِخُداست،آیَدغَمی زُدایَدشادی زایَددَوَدرَوَد

«فردا»جدیدمتولدمیشویداگر«اینجا»بمانیدودرسهارابفهمیدوبکارببرید

"دارا"یاوَرِخُداست،آیَدغَمی زُدایَدشادی زایَددَوَدرَوَد

«فردا»جدیدمتولدمیشویداگر«اینجا»بمانیدودرسهارابفهمیدوبکارببرید

"دارا"یاوَرِخُداست،آیَدغَمی زُدایَدشادی زایَددَوَدرَوَد

تُندی بِنَهید تا از شرور شیاطین برهید. کُندی برگزینید و لِجام (دهنه) به مکث (خِرَد) بدهید و آرام آرام تا کام، گام به گام سپاس خدای بگزارید و گذشته ها (اشتباهات و خطا) را پلکان رشد به عوالم بالا قرار دهید تا به قُرب (هم سایه گی خدا) برسید

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شادی» ثبت شده است

استغفار یعنی زیر باران رحمت الهی حمام رقص شادمانی که یعنی سپاس برای پاکی پیوسته است و احساس طراوت و لذت داشتن ... استغفار بهار دائم ماست، فصل مدام شکوفه هاست برای «فصل» بعد مداوم جاوید. پس از استغفار، آدمی خویش را چون روز میلاد «خود» می دید و به قُرب کمی بیش می رسید

 

  • مَهدی هُدایی

ب: کاری بیاغاز
برای چه اما؟:
درآمد بالا؟
تولید کالا (آیا مفید، مُضِر است یا؟)؟
انجام خدمات؟
گذران روزمرگی؟
خیانت؟
جنایت؟
فریب و نیرنگ و دغل
»آتش»«فشانی«
ستم (آزاروغمزایی)؟
جمع «توشه» برای «کوله»ی «فردا»؟
غم زدایی
شادی زایی
»عطش»«نشانی«

پیش از تصمیم به کار ابتدا میزان زلالی (خلوص) و صداقت (روراستی)ات را با شخص خدا رودر«رو» محاسبه کن و بپا تا به ضرورت انجام کار اطمینان یابی (یا ایتها النفس المطمئنةُ إرجعی الی ربکِ راضیةً مرضیةً ...(
سپس پیدا کن چرا ...؟

و پیدا کن چرا آن کار را؟
کار بهتر دیکری نیست و اگر صبر اختیار کنی نیز، یافت نخواهد شد؟
آیا ضرورت ها، وظایف شما، مسئولیت ها و خصوصاً تَبَعات (پی آمدهای) پس از ورود به کار را می شناسی؟
«خود»ت را «می شناسی؟» و از پس آن ها بر خواهی آمد؟
کاری برگزین که سرشار از سود باشد اما تشخیص بده برای که و که ها به ترتیب اولویت آن سودها باید باشند (و پیش از همه «خود»ت، برای «خود»ت «سود»ش چه قدر است؟)
اطمینان داری در سرریز درآمدها اگر امتحان خدا گریبان تو را گرفت غرق نخواهی شد و جهان را (به اندازه ای که تحت تسلط توست) به آنش نخواهی کشید؟
حالا به این که کار شما شهره ی شهرها شود اندیش: اعتلای نام خدا پی آمد پایه ی این کار در خود من و سپس هرکه خدا خواسته اند به هر دلیل و هرجا (پرسید شود آیا که هر کاری چنین محک بخورد گفتم داور، شما!. گفت سخت می شود گفتم سخت نه!، نع!، سخت نمی شود، «زندگی» می شود. مگر برای این هزار ماه یا شب قدری بیش، به ما فشار آورده اند برای افزایش تعداد کارها، ها؟ خیره به من مانده است پلک نمی زند این همه سال ها)
بعد به این اندیش که دست تو نزد کسی دراز هرگز برای هیچ چیز و به هیچ میزانی دراز نشود و آن قدر توانا باشی که بگیری دست های بسیاری را و بکشی شان بالا بدون این که ببینند چهره ی شما و حتی بشنوند صدای تان را
تا این جا بسم الله
حالا، همیشه آغوش بگشا برای محبت به کل آدم ها در دنیا به هر شکلی که ببینی لبخند خدا تابیده به پندار و رفتار و گفتار و کردار شما ... و سپس هرکه را اسرار آموخته دیدی و دهان دوخته بیش بفشار و نوازش کن در حدود (مرزهای) بالا بالا بالاتر و هرچه بالاتر بهتر
و این هم الرحمن الرحیم اما!، اما هشدار، که شیاطین از درون خون تو (نفس)، تو را نبرند روی هوی (أفَرأیتَ من إِتَخَذَ إِلهَهُ هَواهُ؟(
حالا بگو: «بسم الله الرحمن الرحیم» حالا داری «می گویی»: «بسم الله الرحمن الرحیم«
و چون معنی بسم الله الرحمن الرحیم دانستی فَقُلِ الحمد لله رب العالمین

 

  • مَهدی هُدایی

*سلام. کاملا درسته سلامتی وارامش دو نعمت بسیار بزرگ هستند که من تا این سنم به ارزش و اهمیت آنها پی نبرده بودم

خدا را سپاس گزاریم که به ما آگاهی می دهند و ما را بیش تر با مهربانی های شان آشنای مان می کنند و بادا یاری مان کنند پاکباخته «ایشان» گردیم و بس. حواس همه مان باشد به این دو نعمت سلامتی و ایمان ـ تن درستی و آرامش ـ و افتخار کنیم به خدای بزرگ مان حضرتِ الله، تنها پادشاه، اعلی حضرت، صاحب عزّت و کرامت و تقوی و معرفت و مغفرت و نعمت و رحمت و رحمانیّت و هرچه نام نیکو و: الحمد لله رب العالمین

 

*سلام ودرود چه حس زیبایی واقعا خدارا سپاس که به یاری شما این حس زیبا را تجربه کردم خدا خیرتان بدهد تا به حال با بسم الله الرحمن الرحیم کارهایم را شروع میکردم اما این حس حضور ودر آغوش حصرت دوست و وصل به بینهایت والا را تجربه نکرده بودم نه توقف ونه مکث حضور مهربان بی همتا همین کافی است تا لحظاتمان را شیرین کند به حق باید گفت:  الحمدلله رب العالمین

**درودِ بی بدرودِ خدا بر کسانی که «او»«سو»یی بر می گزینند و بنده بی چون و چرای حضرت «او»ی می گردند و می کوشند تا گام های شان را بر مبانی تعریف شده «ایشان» سپاسگزارانه بر دارند. شادم که «اینجا» در این «آگاهیگاه»، هرکه پای می نهد به خدای وا می دهد و سُکان زندگانی به حضرت «دوست» حقیقی می دهد و آرامش را می چشد و «کام» از این فرصت عمر می گیرد. سپاس که حالت خوب تان را با همه سهیم شدید و: الحمد لله ربّ العالمین

 

  • مَهدی هُدایی