"دارا"یاوَرِخُداست،آیَدغَمی زُدایَدشادی زایَددَوَدرَوَد

«فردا»جدیدمتولدمیشویداگر«اینجا»بمانیدودرسهارابفهمیدوبکارببرید

"دارا"یاوَرِخُداست،آیَدغَمی زُدایَدشادی زایَددَوَدرَوَد

«فردا»جدیدمتولدمیشویداگر«اینجا»بمانیدودرسهارابفهمیدوبکارببرید

"دارا"یاوَرِخُداست،آیَدغَمی زُدایَدشادی زایَددَوَدرَوَد

تُندی بِنَهید تا از شرور شیاطین برهید. کُندی برگزینید و لِجام (دهنه) به مکث (خِرَد) بدهید و آرام آرام تا کام، گام به گام سپاس خدای بگزارید و گذشته ها (اشتباهات و خطا) را پلکان رشد به عوالم بالا قرار دهید تا به قُرب (هم سایه گی خدا) برسید

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات

گیریم که اصلاً اعتقادی و ایمانی به خدای نداری. چرا روزانه از فرصت یک هزار و چهار صد و چهل بارِ تکرارِ یک واژه ی باردارِ نیکی بی بهره می گذری؟

 

او که نه بلد بود ـ گرچه ادّعای کرد! و باید پاسخ درخور برده باشد برای خدای، نیز دگری، بابت این افتضاح و در به دریِ جاهلانِ افسار گسیخته ی خوار و خفیفِ کل تاریخ و کنونِ جهان، به علّت عدالتِ خدا بر مبنایِ جهالتِ شان ـ. و نه عالمان مدّعیِ دیگر ـ حتّی یکی شان!! حتّی یکی شان! ـ گفتند.

 

امّا خدا می پرسند:

 

عقل تان چه؟ ـ أفلا تعقلونَ ـ؟

 

قرآن چه؟ ـ أفلا یتدبَّرونَ القرآن ـ؟

 

نهیب هایِ «منِ» رحیم و رحمان چه؟ هان؟:

 

ـ فأین تذهَبونَ: کجا دارید می رید؟ ـ {آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآی!، هش!

 

ـ به جناب عالی بر نخورَد ها! با من و شما نیستند خدا، با گفتنِ این هُش: (فأینَ تَذهَبونَ؟هان؟) هان!. ما تافته های جدا بافته ایم

 

برای همین است که ما این واژه ی امری را برای خودمان هوش! معنا می کنیم که یعنی به هوش. وگرنه هُش که برای خران است که از ما بهتران هستند در آیه یا آیاتی چند از قرآن و به ما این وصله ها نمی چسبد: اولئک ـ آن ها! ـ، کالأنعام ـ چون چارپا ـ، نه ما! بل هم أضلّ ـ از چارپا هم گم تر ـ که یعنی خر و گاو و خوک و اسب و استر و قاطر و شتر از ایشان برتر ـ. ما نه!

 

نمی بینند آیا جهانیان که ما چه سان رها از بند ها و بار ها و غصّه ها و غم ها و فقر و فلاکت و آزار در ویلا های مان در تهران و کل مناطق زیبای ایران و جهان، بدون ذره ای هول و وَلا و نگرانی و ترس و هراسان بودن از کسی و چیزی و قانونی و مراجعه ای، در امانِ مطلق، رقصان و مست و خرامان و عریانِ مطلق و نیمه و غیره و هر طور بخواهد دل مان می زی ایم و هر کاری برای ما آسان تر از آسان است!؟! کور هستند؟

 

ایران مال مال ما زرنگان است. مال ما زرنگان در کل تاریخ اش بوده است. از هر جا که آمده باشیم و با هر قومیّتی که بوده باشیم. کُلّاً جهان مال ما زرنگان است. در قباله ی ماست. حواله ی ماست. کسی اگر می گوید نه، بیاید و یک مورد در تاریخ بشر نشان بدهد که برده گان پیروز شده باشند. هرگز. برده برده است. فقیر فقیر است. مدارِ فقر مدارِ فقر است. هرکه ادّعا کرده است فقر را ریشه کن می کند معلوم نموده است که غرض اش و مأموریّت اش ریشه کردنِ اندیشه یِ ریشه کردنِ فقر بوده است. فقرا و ضعفا و هر کسانی که اجازه می دهند با آنان کم تر از حیوان برخورد بشود لیاقت شان از حیوان پست تر با آنان برخورد کردن است. ما تازه خیلی خوب است که آن ها را استخدام می کنیم و به آن ها اجازه می دهیم در خیابان هایی که ما از آن ها می گذریم بگذرند و در خانه هایی که مال ماست مستأجران ما بشوند. خدای شان را شک کُنند. نماز شکر بخوانند. وگرنه ما می توانیم و حقّ مان است که با آن ها کمتر از حیوانات مان برخورد کنیم. گرچه آن ها را هرگز با سگ های بزرگ و کوچک و اسب های مان مقایسه نمی کنیم و به آن ها هرگز اجازه نمی دهیم مثل سگ های ما و اسب های مان در رفاه زندگی بکنند زیرا به شخصیّت این حیوانات گران بهای ما بر خواهد خورد و خدا را هرگز خوش نمی آید که ما به حیوانات مان اهانت کنیم و آن ها را با این مردمان مقایسه نماییم. هزینه ی هر سگ ما و اسب ما برابر چندین خانوار از این مستخدمان ما و دوستان مان است. کسی نمونه ای جز این اگر سراغ دارد بسم الله: بیاورد. در هر جای جهان که سراغ دارد. اگر یک یا دو مورد هم باشد باز مطمئن باید باشند کسان که پشت آن حتماً «همان» مأموریّت پنهان وجود دارد

 

و برده گانِ در استخدامِ شادی و رفاه و عزّت و سلامت ما می خواست برده نمانند. خودشان جزو آن پاراگراف قبلی بوده اند و خواسته اند در همان بمانند اگر نه یا الآن ما را نا بود کرده بودند یا خود شان شده بودند جزو ما ـ هرکس شایسته ی همانی است که است ـ هرکس در همان جایی هست که لایق آن است! خود شان نخواستند! خودشان خود شان را از ما جدا کردند و نیامدند در مدار ما که عقل مان راه نمای مان بود و آن جهان هم نزد خدا می گوییم ببینید خدا ما شاکران چه بهره وری ای کردیم از این موقعیّتی که پیش آمده بود در این جای جهان؟ و خدای آفرین مان می دهند که دست مریزاد به شما که حدّ اقل خسر الدّنیا نشدید. و ما را در بهشت خسر الآخرتیان وارد مان می کنند. گیریم که این همه رفاه ما از نظر ایشان جرم باشد

 

آن روز هایی که جیک جیک شعار این برده گانِ در استخدامِ رفاه مطلق ما و دولا شدن شان برایِ سوار شدن مان بر آن ها بود فکر امروز و حال شان بود!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!؟ می خواست زمین بخرند. طلا بخرند. دلار، پوند، یورو، مارک، کوفت، زهر مار، درد بی درمان، حتّی چاه های مدفوع خانه ها را بخرند تا حالا چون ما که مثل شاهان زندگی می کنیم و کل جهان در اختیار مان، زندگی می کردند و کنند

 

کسی هست بگوید ما مجرم هستیم؟ اگر برای مان قرآن بخوانید ما از بچّگی علمای اعلام مان که مقلّدانِ حضرات شان بوده ایم بهِمان فرموده بوده اند که خدای رحمان هررررررررررررررررررررررررررر گناهی بکنیم را می بخشند. و تازه ما بعضی مان اسم مان حسین است و حسن است و علی و محمد و مهدی و فرزندان و نواده گان و نتیجه ها مان هم اسامی خدا دارند مثل عین الله ولی الله قدرت الله و اسامی دیگر از همین رده که به علّت تقدّس بالا نمی نویسیم که زیر پا نیفتند خدای ناکرده. ما دین داریم. ما مسلمان هستیم. قرآن نمی خوانیم که نخوانیم. خدای ما خدای بخشنده و مهربان است. خدای ما هر گناهی که بکنیم را می بخشند زیرا بزرگ ترین گناه تاریخ آفرینش، فقر را، نکردیم. ما آن چه باید بکنیم را آن چنان که باید کردیم. اگر بده کار به خدا هم شده باشیم باز علماء اعلام عزیز و گرامی و گران قدر ما فرموده بودند در تمام طول تاریخ شان به صورت یک سان که خدا از حقّ خود شان می گذرند. حقّ النّاس نباید به گردن مان باشد. و ما هیچ حقّی از هیچ کس به گردن مان نیست. قیمت ها را ما گران نکردیم که! کردند! ما فقط حال اش را می بریم. اگر جهنّمی هم قرار بشود بروند کسانی که باعث گرانی ها شدند می روند نه ما!! ما تا توانستیم زمین خریدیم و گذاشتیم و رفتیم در بهشت های دنیا زندگی کردیم و برای مان حفظ شان کردند از غارت گران و گران شان کردند برای مان طوری که هرگز در هوش و گوش و جسم و جان و روح و روان و دین و آیین و مسلک و کیش و مرام و مروّت و انسانیّت و تقوی و ایمان و هیییییییییچچچچچچچ واژه ای نمی گنجید معیار گرانی آن ها و باور مان هم نمی شود و ما هم وکالت داده ایم که نزدیکان مان هوای اموال مان را داشته باشند و هر «پولی» به «هر»«کسی» به «هرمیزانی» «لازم» شد «هرطوری» که «خواستند» بدهند زیرا اگر همه را راضی نگاه داریم هنوز مثل سگ قیمت ها دارد افزایش می یابد و برای ما مثل کندن یک مو از یک خرس است و آن هم که ما هزاران مو در طول سال در هزینه هایی که برای لذائذمان در جهان و در ایران می کنیم می ریزیم

 

خودم هم گم کردم خودم را در متن! خودم هم گم شدم!! باورم شد که خدا کل جهان را برای ثروت مندان آوریده است و برای لذّات ایشان و برای کلاه برداران و کلاه گذاران و اختلاس چیان و حامیان آن ها در هر لباس و شکل و قد و قواره و نام و شهرت و پست و مقام و ... ـ «حال» ام بد شد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!: تو خودت بگرد و حدیث حلّال ـ مُکشل گشا ـ بخوان از این تجمّلاتِ غیر قابل مقایسه با کل جهان و با بهشت حتّی، آن هم در اینجا که مشتی دشمن و دشمن پرست به دروغ و تهمت می گویند بچه ها در خیابان ها آشغال جمع می کنند و زنان برای نان خود شان را می فروشند و مردان چندین نوبت کار می کنند تا فقط اجاره و اقساط قسط ها و پول نان شب و شارژ ساختمان و عوارض و بیمه و مالیات و ... بدهند و برخی کلیه می فروشند و ... مرگ بر دروغ گو ها! مرگ بر فقرا! مرگ بر خفه ها! مرگ بر نیاز مندان و مستأجرانی که در عین سکوتی مطلق سالیانه اجاره های شان را تا بیش از دو برابر هم می افزایند و باز مقابل صاحب خانه ها کُرنش می کنند و ناله و خود شان را خوار و ذلیل و بد بخت و پست و حقیر و آشغال نمایش می دهند تا شاید ترحّمی بگیرند و اندکی از اجاره بها بکاهند زیرا حکومت با تمام توان پشت شان ایستاده است و خیریه های فراوانِ مدّعیِ پشتیبانی از خدا مشغول پشتیبانی آن تقدّس و خنده و لبخند ملیح و آرام ایشان و آرامش شان را دوام مایه ...} و مرگ بر نماز گزاران مرگ بر نماز گزاران مرگ بر نماز گزاران ... 

فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ [١٠٧:٤]پس واى بر نمازگزاران فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ [١٠٧:٤]پس واى بر نمازگزاران فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ [١٠٧:٤] پس واى بر نمازگزاران فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ [١٠٧:٤] پس واى بر نمازگزاران فَوَیْلٌ   لِّلْمُصَلِّینَ [١٠٧:٤] پس واى بر نمازگزاران فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ [١٠٧:٤] پس واى بر نمازگزاران فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ [١٠٧:٤] پس واى بر نمازگزاران فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ [١٠٧:٤] پس واى بر نمازگزاران فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ [١٠٧:٤] پس واى بر نمازگزاران فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ [١٠٧:٤] پس واى بر نمازگزاران فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ [١٠٧:٤] پس واى بر نمازگزاران فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ ١٠٧:٤] پس واى بر نمازگزاران فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ [١٠٧:٤] پس واى بر نمازگزاران فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ [١٠٧:٤] پس واى بر نمازگزاران فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ [١٠٧:٤] پس  واى بر نمازگزاران فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ [١٠٧:٤] پس واى بر نمازگزاران فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ [١٠٧:٤] پس واى بر نمازگزاران فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ [١٠٧:٤] پس واى بر نمازگزاران فَوَیْلٌ   لْمُصَلِّینَ [١٠٧:٤] پس واى بر نمازگزاران فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ [١٠٧:٤] پس واى بر نمازگزاران فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ [١٠٧:٤] پس واى بر نمازگزاران فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ [١٠٧:٤] پس واى بر   مازگزاران فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ [١٠٧:٤]پس واى بر نمازگزاران  فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ [١٠٧:٤] پس واى بر نمازگزاران فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ [١٠٧:٤] پس واى بر نمازگزاران فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ [١٠٧:٤] پس واى بر نمازگزاران فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ [١٠٧:٤] پس واى بر نمازگزاران فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ [١٠٧:٤] پس واى بر نمازگزاران فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ [١٠٧:٤] پس واى بر  نمازگزاران فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ [١٠٧:٤] پس واى بر نمازگزاران فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ [١٠٧:٤] پس واى بر نمازگزاران فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ [١٠٧:٤] پس واى بر نمازگزاران فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ [١٠٧:٤] پس واى بر نمازگزاران فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ [١٠٧:٤] پس واى بر نمازگزاران فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ [١٠٧:٤] پس واى بر نمازگزاران فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ [١٠٧:٤]پس واى بر نمازگزارانفَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ [١٠٧:٤] پس واى بر نمازگزاران فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ [١٠٧:٤] پس واى بر نمازگزاران فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ [١٠٧:٤] پس واى بر نمازگزاران فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ [١٠٧:٤]

پس واى بر نمازگزاران فَوَیْلٌ لِّلْمُصَلِّینَ [١٠٧:٤] پس واى بر نمازگزاران   
  • مَهدی هُدایی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی