"دارا"یاوَرِخُداست،آیَدغَمی زُدایَدشادی زایَددَوَدرَوَد

«فردا»جدیدمتولدمیشویداگر«اینجا»بمانیدودرسهارابفهمیدوبکارببرید

"دارا"یاوَرِخُداست،آیَدغَمی زُدایَدشادی زایَددَوَدرَوَد

«فردا»جدیدمتولدمیشویداگر«اینجا»بمانیدودرسهارابفهمیدوبکارببرید

"دارا"یاوَرِخُداست،آیَدغَمی زُدایَدشادی زایَددَوَدرَوَد

تُندی بِنَهید تا از شرور شیاطین برهید. کُندی برگزینید و لِجام (دهنه) به مکث (خِرَد) بدهید و آرام آرام تا کام، گام به گام سپاس خدای بگزارید و گذشته ها (اشتباهات و خطا) را پلکان رشد به عوالم بالا قرار دهید تا به قُرب (هم سایه گی خدا) برسید

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مغفرت» ثبت شده است


یا خدا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! ...

یا هو:

من چه طور ادعا کردم بنده ی (چشمگوی) «شما» هستم

و شما «شنوا» «هستید»

و «بینا» «هستید»

و «دانای مطلق»«اید»

و چشمان ام و گوش های ام و لبان و دهان و دندان و حنجره ام

به هر چه شیاطینِ سوار بر نفسِ بد فرمان ام از من خواست اند

آری گفت مدام

بی شرم (بی حیا) ـ ها؟ ـ

یا خدا!

یعنی من «شما» را به استهزاء گرفتم «تان»!،؟

به قیمتِ لقمه ای نان و جرعه ای آب ـ حالیا که چشمه و خانه یِ روزی من در آسمان و نزدِ شما؟

چه بهایِ کمی است منِ خوار

فروختم تان

یا خدا! استغفار!

بپذیر مرا این بار نیز، حضرتِ مهر بان، جنابِ «یار»

و مرا بدونِ بخششِ خویش از زمین ام ـ قول بدهید ـ

بر ندار

این بار نیز من،

می ایستم در مقابلِ خویش در «آینه»

در برابرِ «استکبار»

  • مَهدی هُدایی